EnAcademy - Everyday things

آکادمی زبان انگلیسی

صفحه نخست

از کجا شروع کنم

دروس رایگان

عضویت ویژه

تماس با ما

ورود / ثبت نام

آکادمی زبان انگلیسی

Everyday things

on foot

/ ɑn fʊt /

/ ɒn fʊt /

پیاده ، با پای پیاده

We came on foot .

ما پیاده آمدیم

get up

/ gɛt ʌp /

/ gɛt ʌp /

بلند شدن از رختخواب

He always gets up early.

او همیشه زود از رختخواب بلند می شه

every day

/ ˈɛvəri deɪ /

/ ˈɛvri deɪ /

هر روز

He must work every day .

او باید هر روز کار کند.

take a bath

/ teɪk ə bæθ /

/ teɪk ə bɑːθ /

حمام کردن

The kids need to take a bath tonight.

بچه ها لازم دارن که امشب حمام کنند.

wake up

/ weɪk ʌp /

/ weɪk ʌp /

از خواب بیدار شدن ، از خواب بیدار کردن

I must wake up early tomorrow.

فردا باید زود از خواب بیدار بشم.

go for a

/ goʊ fɔr ə /

/ gəʊ fɔːr ə /

رفتن برای انجام کاری

Why don’t we go for a drive?

چرا نمی ریم رانندگی؟

do the laundry

/ dʊ ðə ˈlɔndri /

/ duː ðə ˈlɔːndri /

شستن لباس

I have to do my laundry today.

امروز باید لباس ها رو بشورم.

how often

/ haʊ ˈɔfən /

/ haʊ ˈɒf(ə)n /

هر چند وقت

How often do you brush your teeth?

هر چند وقت دندون هات رو مسواک می زنی؟

how

/ hɑʊ /

/ hɑʊ /

چقدر؟ ، چند؟

How old are you?

چند سالت هست؟

letter

/ ˈletər /

/ ˈletə /

نامه

You will be notified by letter .

شما از طریق نامه مطلع خواهید شد.

usually

/ ˈjuːʒuəli /

/ ˈjuːʒuəli /

معمولاً

I'm usually home by 6 o'clock.

من معمولا ساعت 6 خونه هستم.

sometimes

/ ˈsʌm.tɑɪmz /

/ ˈsʌmtaɪmz /

گاهی ، بعضی وقت ها

Sometimes I go by car.

بعضی وقت ها با ماشین میرم.

go to work

/ goʊ tə wɜrk /

/ gəʊ tuː wɜːk /

رفتن به سر کار

I don't go to work on Sundays .

من یکشنبه ها سر کار نمیرم.

by

/ baɪ /

/ baɪ /

به وسیله ی ، توسط کسی یا چیزی

They traveled across Europe by train.

آنها سراسر اروپا را با قطار سفر کردند.

typically

/ ˈtɪpɪkli /

/ ˈtɪpɪkli /

معمولا ، به طور معمول

The factory typically produces 500 chairs a week.

کارخانه به طور معمولا در هفته 500 صندلی تولید می کند.

تمرین های مربوط به این لغات

درس های مرتبط :

Everyday things - Part 2

Everyday things - Part 1

درس های پیشنهادی :

Physical characteristics (Part 1)

Present Simple: Negative

Emotional characteristics (Basic)

کليه حقوق اين وب سایت متعلق به آکادمی زبان است.